جدول جو
جدول جو

معنی قافله زن - جستجوی لغت در جدول جو

قافله زن(پَ خوَرْ / خَر)
دزد قافله. قاطعالطریق:
قافله زن یاسمن و گل بهم
قافیه گو قمری و بلبل بهم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
قافله زن
کاروانزن راهزن دزد قافله قاطع الطریق
تصویری از قافله زن
تصویر قافله زن
فرهنگ لغت هوشیار
قافله زن((~. زَ))
راهزن، دزد
تصویری از قافله زن
تصویر قافله زن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ خوا / خا)
آنکه قافله را راهنمائی کند
لغت نامه دهخدا
چهل ساله میانسال: زن دو کاره (گویش گیلکی) زنی است نه پیر و نه جوان زن میان سال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قافله کش
تصویر قافله کش
آنکه قافله را راهنمایی کند
فرهنگ لغت هوشیار